مهوش سلیمانپور شاعر گیلانغربی

دکتر "مهوش سلیمانپور" متخلص به "م.سوزان" شاعر کُرد کلهور و از اعضای اصلی مکتب عریانیسم (اصالت کلمه) زاده‌ی یک بهمن ۱۳۵۴ خورشیدی، در گیلانغرب است.
در سال ۱۳۷۳ وارد دانشگاه کردستان شد و در رشته‌ی دبیری ادبیات موفق به اخذ لیسانس شد و در کسوت معلمی در دبیرستان‌های کرمانشاه مشغول به خدمت شد و اکنون دکترای تخصصی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران را دارد.


◇ کتاب‌‌شناسی:
- پاییز آوای عاشقانه‌ها
- پژاره‌یل کال (شعر کردی)
- هیورد که‌م (شعر کردی)
- مهبان (مجموعه غزل‌های فارسی)
- روشنا (رمان)
- ماه نوشته‌های یک فرازمینی
- مانگ هەڵات
- دهلیز
و...


◇ نمونه‌ی شعر کُردی:
(۱)
مەسم لە پەی چاوی تو،زوڵفی پیچ و تاوی تو
سەوزە بێرەو هە ر وە سات، هامە بێری ناوی تو
سوخمەد رەش و ڵو ڵوە، دڵد لە هزار توە
فرمیسک من وارانە، لە گیان بی تاوی تو
چاود خومارە نازار، دی کەم برەسن ئازار
بەرز وبڵین و نازی، کێویل پەراوی تو
زولفد تەناف دارە، رەش و کەژال و تارە
گێانم بی تو قەڵارە، لە دۊری ئەزاوی تو
دڵم لە مێڵکان وێلە، چاود ئاگر وە کولە
وڵات گیشتی لەشون، خوەد و مرج و داوی تو
مەسم لە پی چاوی تو، زولفی پێچ و تاوی تو
بەیانی تا گوڵ سەو، بومە نزری چاوی تو.
● برگردان به فارسی:
چشم‌های تو مرا مست کرده است
و زلف پر از پیچ و تاب تو
سبزه روی من بیا که هر ساعت به فکر تو هستم
لباس کردی سیاه و پیچ در پیچ از هزار لایه به تن داری
اشک‌های من مثل بارانی است برای جان بی‌تاب تو
چشم‌هایت خمار و ناز هستند کمتر به من آزار برسان
مثل کوه‌های "پراو" بلند و ناب هستی
زلف تو مثل طناب داری هست که سیاه و تار می‌باشد
جانم بدون تو از دست رفته بعد تو دچار رنج و عذابم
دل من خانه و کاشانه‌ی خود را گم کرده است
چشم‌هایت آتش، به جانم انداخته
شهری به دنبال تو و شرط‌بندی بر سر تو هستند
من مست چشم‌های تو شده‌ام و زلف پر از پیج و خم تو
چشم‌های تو مرا مست کرده است
و زلف پر از پیچ و تاب تو
صبح تا شب هم خودم را به فدای تو می‌کنم.



گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
دیدگاه ها (۰)

کتاب

آبشار عروس

قاسم بغلانی شاعر آبادانی

فریبرز ابراهیمپور نویسنده‌ی کرمانشاهی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط